تعداد نشریات | 29 |
تعداد شمارهها | 630 |
تعداد مقالات | 6,368 |
تعداد مشاهده مقاله | 9,731,233 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,362,728 |
نقد و بررسی تشبیه در مثنوی ِاسرارخودی اقبال لاهوری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات شبه قاره | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 7، شماره 22، اردیبهشت 1394، صفحه 135-154 اصل مقاله (440.47 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22111/jsr.2015.2033 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عباس نیک بخت* 1؛ محمد انصاری پویا2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقبال در مثنوی اسرار خودی، از عناصر بیانی مختلفی، بخصوص تشبیه، برای بیان اندیشهها و مفاهیم و معانی اندرزگونه ی خود بهره جسته است. این جستار بر آن است تا از طریق استفاده از جامعه آماری، ساختارهای تشبیهی موجود در اسرارخودی اقبال را مشخص و انواع تشبیهات و عناصر تشکیل دهنده ی آن ها را باز نماید. مبنای این مقاله از جهت ساختاری بر اساس معرّفی و تحلیل انواع تشبیهاتاز جهت عناصر و موّاد بکار رفته، حسی و عقلی بودن طرفین، فشردگی و گستردگی ساختارتشبیهات، مفرد و مرکب بودن طرفین، شکل و وجهشبهدر اسرارخودی ، استوارگردیده و روش کار بر پایه ی توصیف و تحلیل دادهها، از دیدگاه اسلوبهای بلاغت است. ضمن اینکه در پایان، بر اساس جداول آماری، جایگاه انواع تشبیه در اسرارخودی اقبال نشان داده شده است. با انجام این پژوهش در مییابیم که تشبیه در اسرار خودی از عناصربیانی مهم برای بیان اندیشههای اقبال بوده و در اشکال مختلفی به کار رفته است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقبال لاهوری؛ اسرارخودی؛ تشبیه؛ ساختار | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علامه محمد اقبال لاهوری(1873-1938) شاعر بیداردل و اندیشمندآگاه و توانای جامعه بشری درجهان معاصر میباشد. مثنوی اسرار خودی یکی از چهارده دفتر از کلیات اشعار وی و بیانگر بخشی از نگاه عارفانه او به انسان وجهان است. «اسرارخودی مهمترین مثنوی فکری و فلسفی اقبال است که درآن به طرح دستگاه فکری خود در باب انسان، جامعه و جهان پرداخته است. تمام اندیشه خودی اقبال دراین کتاب جلوه گراست (محبتی،181:1379) در این کتاب در کنار افکار واندیشههای بیدارگر، نگاه نوجوی وی با تکیه بر ابزارتخیل، موفق به کشف روابط و شباهت هایی میان عناصرو اشیاء و حتی مفاهیم ذهنی شده است که این روابط و شباهت ها در عالم واقع وجود ندارد و چشم دیگران از دیدن این روابط عاجز است. «سقراط و افلاطون وبه تبع ایشان ارسطو،ماده شعر و کل هنر را محاکات (شبیه سازی،مانندسازی)می دانستند (شمیسا،45:1387). 1ـ بیان مسئلهو سوالات تحقیق تشبیه به عنوان یکی از فنون و ابزارهای بیانی، پایه ی شکل گیری بسیاری ازاشعار است. از میان مباحث علم بیان، تشبیه، برجستگی ویژهای دارد؛ زیرا اساس شکل گیری استعاره نیزتشبیه است. شاعر از طریق این فن با طبیعت و ماورای آن ارتباط برقرار میکند و از طریق محاکات آنها را به خدمت میگیرد و ساختار ذهنی خود را با آنها شکل می دهد. تحقیق حاضر در راستای بحث پیرامون این عنصر بلاغی و شاعرانه در اسرار خودی اقبال لاهوری صورت میگیرد. این تحقیق که به شیوه توصیفی _تحلیلی انجام میگیرد، بر آن است تا از طریق استفاده از جامعه آماری، ساختارهای تشبیهی موجود در اسرارخودی اقبال را مشخص و انواع تشبیهات و عناصر تشکیل دهنده ی آنها را باز نماید. سوالاتی که در این تحقیق مطرح است، به این قرار است: 1) انواع عناصر و موّاد تشبیه در اسرارخودی اقبال لاهوری کداماند؟ 2) ساختار و بسامد تشبیه در اسرارخودی اقبال لاهوری چگونه است؟ 3) آیا در تشبیهات اقبال باتوجه به اهداف روشنگرانه ی او ابداع و ابتکار مشاهده میشود؟ 2ـ اهداف تحقیق ـ انواع عناصر و موّاد تشبیه در اسرارخودی اقبال لاهوری تعیین میشوند. ـ انواع و اشکال تشبیه نشان داده میشود. ـ تازگی و ابداع در تشبیه بامعرفی تشبیهات نو نشان داده میشود. 3ـ روش تحقیق در این پژوهش که به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام میگیرد، ابتدا تشبیهات اسرار خودی اقبال لاهوری مشخص شده، سپس این تشبیهات از لحاظ عناصر و موّاد، انواع، اشکال، تازگی، و وجه شبه و ساختمان طرفین بررسی میشود و در پایان با مشخص نمودن بسامد آماری نتیجه موردنظر ارائه خواهد شد. 4ـ پیشینه ی تحقیق ادیبی (1375)، در پایان نامه خود با عنوان بیدادگری در شعر اقبال لاهوری" ثابت کرده است که اقبال در حیطه شعر فارسی وهنر ادبی محض نیست بلکه اقبال شعر را در راستای اهداف اصلاح طلبانه وبیدارگری خود قرار داده و نگاه او به شعر سطحی نگرانه نبود، بلکه کاملا آگاه واز روی معرفت بوده است. رادفر(1389)، در مقاله خود با عنوان جایگاه اقبال لاهوری در حوزه ادبیات تطبیقی و تاثر او از شاعران فارسیزبان تا عصر حاضرنشان میدهد که اقبال با بهرهگیری از تعالیم اسلامی و مضامین عرفانی، فلسفی و اخلاقی شرق به ویژه ایرانزمین مضمونهای تازه وافکار بدیعی را در آثار خود بیان کرده است و نشان میدهد که شعر اقبال بازتاب اندیشه این شاعران و متفکران است. لذا باتوجه به این که در زمینهی تشبیه در اسرارخودی، تاکنون تحقیق مستقلی انجام نشده و اقبال لاهوری در تصویرگریها و بیان افکار و اندیشههای خود از تشبیه بهره ی فراوانی برده است، انجام این پژوهش ضرورت دارد. 5ـ تشبیه تشبیه یکی از مقولههای مهم ِعلم بیان و از عناصر اصلی تصویرگری و «مشارکت د و چیز در وصفی از اوصاف توسط الفاظ مخصوص است(رجایی،1372: 244). مانندگی یا تشبیه، مانندکردن چیزی است یا کسی به چیزی یا کسی دیگر، بر بنیاد پیوندی که به پندار ِشاعرانه، در میان آن دو میتوان یافت (کزازی،1375: 41). نیز، ر.ک ترجمان البلاغه (رادویانی،1362:49)، معیارجمالی و مفتاح ابواسحاقی (فخری اصفهانی،1389: 279)،آیین ِسخن (صفا،1363: 49)، فنون ِبلاغت وصناعات ادبی (همایی،1389: 151)همچنین، رشید وطواط درکتاب "حدائق السحر فی دقائق الشعر"، تشبیه را چنین تعریف میکند: «این صفت چنان بود که دبیر یا شاعر چیزی را به چیزی مانندکند در صفتی از صفات»(وطواط،1362: 42) درحقیقت، تشبیه است که با آن پنهانترین وپیچیدهترین کلام به واضحترین بیان تبدیل و نزدیک میشود. درکتاب المثل السائر آمده است که: تشبیه سه ویژگی مبالغه، تبیین و روشنگری و ایجاز را در یکجا جمع میکند (فاضلی،1376: 149؛ ابن اثیر،1962م:2-123) تلاش اندیشمندان اسلامی در فهم ِجنبههای اعجاز قرآن مجید، موجب اهمیت پیداکردن علوم بلاغی، بهویژه عناصربیانی همچون تشبیه گردید. جاحظ (ف 255.هـ) در تعریف تشبیه می گوید: «هو الدّلاله علی مشارکه الامر لأمر آخر فی معنی» (زکی صبّاغ،1998: 247) تعریفی که در دورههای بعد بسیاری از علمای بلاغت،از جمله: قدامه ابن جعفر(ف377.هـ) در "نقد الشّعر" (قدامه ابن جعفر، بی: 124)، ابو هلال عسکری (ف395.هـ) در "الصّناعتین" (عسکری،1372: 16)، قیروانی (ف463.هـ) در "العمده" (قیروانی،1925،ج1 :194)، تفتازانی (ف729.هـ) در "شرح المختصر" (تفتازانی،1356: 8)، ودیگران، یا همان راتکرار کرده و یا بر آن تاکید ورزیدهاند. عبدالقاهرجرجانی (ف474.هـ) در اهمیت تشبیه و دیگر صور خیال میگوید که: « نخستین و شایستهترین چیزی که باید در آن به طور کامل اندیشیده و دقت شود، بررسی درباره ی تشبیه و استعاره است (جرجانی،1361: 16). 6ـ عناصر و موّاد تشبیه در اسرارخودی اقبال لاهوری: بررسی تشبیه در اسرارخودی اقبال بیانگر آن است که تشبیهات شعر او از نظر موضوع، بسیار گسترده و متنوعند. وی از عناصر مختلفی برای خلق تصاویر شاعرانه بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: انسان، طبیعت، جانداران، اشیاء، عناصر دینی و مذهبی که در ذیل به طبقه بندی و بررسی جداگانه ی هریک پرداختهایم. آنچه مسلّم است بررسی این عناصر در شعر هر شاعر، ما را به درک بهتر جهانبینی و شخصیت وی، نائل میسازد. 6ـ 1. انسان و متعلقات وی: نگاه خاص به انسان و جایگاه ویژه ی او در جهانبینی اقبال، یکی از مسائل مهم دراسرارخودی است که در شیوه بیان حقایق انسانی مؤثر بوده است و در بسیاری از ابیات به خوبی خود را نشان می دهد: مشبه /انسان (مخاطب) به طایر پَر زن و از جذبِ خاک آزاد باش همچو طایر ایمن از افتاد باش (اقبال،1390: 62) مشبهٌبه /تشبیه حکمت به ساقی مدّتی مینایِ او در خون نشست ساقیِ حکمت به جامش می، نبست (همان: 63) 6ـ 2. عناصرانتزاعی: عنصرانتزاعی به مفهومی ذهنی اطلاق می شود. یعنی آنچه که به ذهن مرتبط است و از جهان ملموس و مادی به دور. شاعران در ادوار مختلف ادب فارسی، به کاربرد مفاهیم انتزاعی در شعر خود روی آوردند تا بر دایره ی مضامین شعر خود بیفزایند. در ساختار شعر اقبال، بسیاری از عناصر انتزاعی در هیأت تشبیه نقشآفرینند. علت توجه زیاد اقبال به عناصر انتزاعی در رکن مشبّه، آنست که وی در این اثر، در پی تبیین بسیاری از آموزههای شرعی و اعتقادی و عرفانی ـ تعلیمی، است؛ از این جهت نیاز است که امور معقول را که مربوط به عالم غیب و مجرّدات هستند، از راه مانند کردن به امری محسوس که از جهاتی مشابه آن امر معقول است، به ذهن شنونده و فهم و ادراک او نزدیکتر کند. مشبه/تشبیه طلب به بیابان هرچه باشد خوب و زیبا و جمیل در بیابانِ طلب مـا را دلیل (همان: 35) مشبهٌبه/تشبیه مشبه مضمر«خودی و شخصیت» به جان عالم ای چو جان اندر وجودِ عالمی جانِ ما باشی و از ما میرمی؟(همان: 71) مخاطبِ نمونه فوق«خودی» و شخصیت است که به انسان زندگی و ابرو و عظمت میبخشد و با تعبیرِ اقبال لاهوری، خودی یعنی: وجود، و وجود یعنی: عالمِ بود و نمود. 6ـ 3. عناصرطبیعی: براساس جدول شماره ی (1)، عناصر و موّاد طبیعت در اسرارخودی اقبال، بیشرین بسامد کاربرد را در رکن مشبهٌبه دارند: مشبه/ تشبیه آتش به لاله ـ شعله به ژاله آتشـی دارد مثـال لالـه، ســرد شعـلهای دارد مثـال ژالـه، سـرد (همان: 68) مشبهٌبه/ تشبیه غمها به قُلزُم(دریا) گفت با خود، عقده ی ما مشکل است قُلزُمِ غمهای ما بیساحل است(همان:49) 6ـ 4. اشیاء: در اسرارخودی اقبال، اشیاء مختلفی موّاد و عناصر تشبیه را تشکیل می دهند که بیشتر در رکن مشبهٌبه حضور دارند. در این ساختار، معمولاً یک طرف تشبیه را عناصر طبیعی، عناصر انتزاعی و اوصاف انسانی و طرف دیگر را اشیاء تشکیل می دهند: مشبه/ تشبیه شمع به اشک خودگدازی پیشه کرد ازخود رمید همچو اشک آخر زِ چشم ِخود چکید(همان:42) مشبهٌبه/ تشبیه آرزو به کمند آرزو، صیـدِ مقـاصـد را، کمنــد دفـتــرِ افـعـال را شیــرازه بـنـد (همان: 39) 6ـ 5. حیوانات و پرندگان: یکی دیگر از عناصر و موّاد تشبیهات اقبال در اسرارخودی، حیوانات میباشند، که نقطه آغازین آن با الهام از آیه قرآن کریم است که مردم را به تأمل و درنگ در آیات الهی فرا میخواند«افلاینظرون الیالابل کیف خلقت»(سوره غاشیه، آیه: 17) مشبه/تشبیه شتر به زورق ( کشتی) خدمت و محنت شعار اُشتر است صـبـر و استـقـلال کـار ِ اُشـتـر اسـت گــام او در راه کـم غـوغــاستی کاروان را زورق صحراستی( همان: 54) مشبهٌبه/ تشبیه انسان(مخاطب) به بلبل مثلِ بلبل، ذوق و شیون تا کجا؟ در چمنزاران، نشیمن تا کجا؟(همان: 54) 6ـ 6. عناصردینی: کثرت شگفتی برانگیز مفاهیم دینی و قرآنی در مثنوی اسرار خودی علامه اقبال لاهوری، حکایت از احاطه و اشراف کم نظیر اقبال بر دین، قرآن و مضامین آن دارد. اسرارخودی گذشته از آنکه فضای فکریش، قرآنی است و تمرکز در بیداری مسلمانان همراه با تعلیم بسیاری از آموزه های دینی و اسلامی دارد، در جزئیات خود نیز کمتر از مفاهیم و اندیشه های قرآنی و دینی فاصله میگیرد. این مفاهیم و معانی چنان در جای جای اسرارخودی اقبال موج می زنند که کمتر صفحه ای از آن را میتوان یافت که خالی از اندیشههای قرآنی باشد: مشبه/ تشبیه لااله (لااله الله) به صدف ـ نماز به گوهر ـ نماز به حج اکبر لا اله باشد صدف گوهر، نماز قلب مسلم را حـج اکبر، نماز(همان: 55) مشبهٌبه/ تشبیه ادراک به حضرت موسی(ع) طاقت پروازبخشـد خـاک را خضر بـاشـد موسیِ ادراک را(همان:19) 6ـ 7. عناصرگفتار و نوشتار: مشبه/ تشبیه سخن به جنس(کالا) قیمت ِ جنس ِ سخن بالا کنم آب چشم ِ خویش در کالا کنم( همان: 39) مشبهٌبه/ تشبیه افعال به دفتر آرزو، صیدِ مقاصـد را، کمنـد دفـتـرِ افـعـال را شیـرازه بند(همان: 43) 7. تقسیم تشبیه بر اساس حسی یا عقلی بودن طرفین 7ـ 1. مشبه عقلی و مشبهٌبه حسی: در این نوع که مشبه، معقول و مشبه به، محسوس است. غالباً اقبال کوشیده است که امری معقول اعم از حالات عاطفی، خوی و خصلتهای اخلاقی، مفهومی معقول یا امور مربوط به عالم غیب و مجرّدات را از راه مانند کردن آن به امر محسوس که از جهت یا جهاتی مشابه آن امر معقول است، به ذهن شنونده و فهم و درک او نزدیک نماید، در حقیقت این جنبه از تشبیه یکی از جنبههای هنری و زیبایی تشبیه است و «تصویر، آنگاه جنبه هنری پیدا میکند که امر معقولی را به محسوسی پیوند دهند (کروچه،1344: 79) شواهدی ازاین نوع تصاویر: مُرد چون شمع خودی انـدر وجـود از خیـالِ آسمـان پیمـا چـه ســود؟ (اقبال، 1390 :57) 7ـ 2. مشبه و مشبهٌبه هردو حسی من کـه این شب را چـو مـه آراستم گَـــرد پــای مـلـت بیضـاستـــم (همان: 63) 7ـ 3. مشبه عقلی و مشبهٌبه عقلی هرکه حق باشد چو جان اندر تنش خَـم نگـردد پیش بـاطـل گـردنش (همان:68) 7ـ 4. مشبه حسی و مشبهٌبه عقلی نایب حق همچو جان عالم است هـستـی او ظـل اسـم اعـظم است (همان: 70) 8 ـ تقسیم تشبیه بر حسب فشردگی یا گستردگی ساختار آن: به طور کلی«تشبیه را از نظر صورت بیانی میتوان در دو صورت گسترده و فشرده خلاصه کرد. منظور از تشبیهات فشرده، تشبیهاتی است که با افزودن دو طرف تشبیه(مشبه و مشبهٌبه) به صورت یک ترکیب اضافی در میآید. تشبیه گسترده تشبیه ی است که به صورت ترکیب اضافی بیان نشده باشد و ممکن است که هر چهار رکن تشبیه یعنی، مشبه و مشبهٌبه، وجهشبه و ادات تشبیه ذکرشده باشند و یا ممکن است که وجهشبه و یا ادات تشبیه و یا هردوحذف شده باشند (پورنامداریان،1381: 214) به هرحال تشبیه فشرده به جهت کوتاهی و فشردگی ساختار و حذف وجه شبه و ادات تشبیه در آن از بلاغت و تأثیر بیشتری نسبت به تشبیه گسترده برخوردار است، از این رو به این ساختار، تشبیه بلیغ گفته میشود (میرصادقی،1373: 69-83) خیز و در جامم شراب ناب ریز بر شبِ اندیشهام، مهتاب ریز (اقبال،39:1390) ایـن امـانـت باز گیر از سینهام خـارِ جـوهـر بر کــش ازآئیــنهام (همان:70) 8 ـ 2. تشبیه گسترده: دراین نوع تشبیه، علاوه بر مشبه و مشبهٌبه، ارکانِ دیگر، یعنی وجهشبه و ادات و یا هر دو با هم بکار میروند، که از این جهت به دستههای ذیل تقسیم میشوند: 8ـ 2ـ 1. تشبیه مفصل: دراین نوع تشبیه هر چهار رکن تشبیه حضور دارند و جایگاه چندانی برای مخاطب و مشارکت وی در شعر باقی نمیماند و این همان ساختاری است که"بارت" آن را"خواندنی" تعبیر میکند: «این متن در جریانی خواندنی، خواننده را به سوی معنا رهنمون میسازد. "خواندنی" نامیده شدن چنین متنی به معنی برجسته ساختن شیوهای است که خوانندهاش از آن طریق در موضع یک دریافت کننده نسبتاً منفعل است» (گراهام،1380: 114) قلزمِ یاران چـو شبنم، بیخروش شبنم من مثل یم طوفان به دوش (اقبال، 1390 :42) نکتهای میگویمت روشن، چو دُر تـاشنــاسی قیمت عبد و حُـر (هـمـان:69) 8ـ 2ـ 2. تشبیه مجمل: دراصطلاح علم بیان، تشبیهی که وجهشبه نداشته باشد، تشبیه مجمل نامیده می شود: مسـت چشـم سـاقـی بـطـحاستیـم در جـهـان مثـل مـی و میناستیم (همان:24) هرکه حق باشد چو جان اندر تنش خــم نگیـرد پیش باطـل گـردنـش (همان:43) 8 ـ 2ـ 3. تشبیه مؤکد: به تشبیهی که ادات تشبیه در آن ذکر نشده باشد: بسکه عودِ فطرتم نادر نواست هم نشین از نغمهام نا آشناست (همان :41) 9ـ انواع تشبیه به اعتبارمفرد، مقید یا مرکب بودن طرفین تشبیه: طرفین تشبیه برحسب افراد و ترکیب ممکن است فرق داشته باشند و از این نظر هر تشبیه به اقسام مختلفی چون مفرد، مقید و مرکب، تقسیم می شود «درتشبیه مفرد، تصور و تصویر یک هیأت یا یک چیزاست مثل:گل، جام، دزد. در تشبیه مقید، تصویر و تصوّر مفردی است که مقید به قیدی باشد، مثل: جام بلورین، کشتی سرنگون، که مقید به قیدصفتند. در تشبیه مرکب، مقصود از مرکب لزوماً یک جمله یا عبارت یا مجموعة چندواژه نیست، بلکه مرکّب از یک هیأت انضمامی است و به قول قدما، مرکب: هیأت منتزع از چندواژه است.» (شمیسا،1373: 71)در تشبیهات اقبال، پرکاربردترین نوع تشبیه، مفردبه مفرداست، یعنی تشبیهی که مشبه و مشبهٌبه، هر دو از نوع مفردند و بالعکس، تشبیهات مرکّب دراسرارخودی اقبال لاهوری بسامدکمتری دارند: 9ـ 1. تشبیه مفرد به مفرد ای کـه مثل گـل ز گل بالیدهای تـو هــم از بطن خــودی زائیدهای (اقبال،1390 :62) 9ـ 2. تشبیه مفرد به مقید صورت برقی که برکهسارریخت شیخ، سیلِ آتـش از گفتـارریخـت (همان:49) 9ـ 3. تشبیه مقید به مفرد زیـرگردون آن جـوان ارجمند مـیرود مـثـل صنوبـرســربـلنـد (همان:57) 9ـ 4. تشبیه مقید به مقید نایبِ حق همچو جانِ عالم اسـت هـستـی او ظـل اسم اعظم اسـت (همان:64) 9ـ 5. تشبیه مرکّب به مرکّب فکر روشنبین عمل را رهبر است چـون درخش برق پیش ازتندر است (همـان:40) 10. انواع تشبیه به لحاظ شکل 10ـ 1، تشبیه تسویه: تشبیه تسویه: «که آنرا تشبیه مزدوج نیز گویند، و آن اینست که مشبه متعدد و مشبهٌبه یکی باشد، یعنی چند چیز را به یک چیز مانند کنند.» (همایی،1373: 155) مـثل انجم، روی تو هم خوی تو جلوههـا خیزد از هـر پهلوی تـو (اقبال،1390: 55) 10ـ 2، تشبیه جمع: تشبیه جمع «عکس تشبیه تسویه است؛ یعنی یک چیز را به چند چیزمانند کرده باشند» (همایی:1373: 156) مقصدی مثل سحر، تابندهای مـاسـوی را آتـش سوزنـدهای (اقبال،1390: 41) 10ـ 3، تشبیه مفروق: تشبیه مفروق «آنستکه طرفین تشبیه، متعدد باشد امّا هر مشبهی را پهلوی مشبهٌبه خودش بیاورند» (همایی:1373: 155) زندگی، کشت است و حاصل، قوّت است شرح رمز حق و باطل، قوّت است (اقبال،1390: 59) 10ـ 4، تشبیه مضمر: تشبیه مضمر: «به معنی تشبیه پنهان است. در این نوع تشبیه ظاهراً با ساختار تشبیهی مواجه نیستیم ولی مقصود گوینده تشبیه است.» (شمیسا،1381: 49) نغمهی من از جهان دیگر اسـت این جَـرس راکـاروان دیـگراست (اقبال،1390: 60) 10ـ 5، تشبیه تفضیل: تشبیه تفضیل، «آن است که شاعر بعد از تشبیه چیزی به چیزی، وجه تفضیل و برتری و ترجیح مشبه را بر مشبهبه پیداکند». (تاج الحلاوی،1383: 39) خاک من روشن ترازجام جم است مـحـرم ازنـازادهـای عالـم اســت (اقبال،1390: 69) 11. تشبیهات نو و ابتکاری در اسرارخودی اقبال لاهوری : در اسرارخودی مولانا اقبال لاهوری تشبیهات تازه و نو مشاهده میشود که جنبه ابتکار و نوآوری دارند. از مجموع 252 مورد از تشبیهات اسرارخودی، در 21 مورد از تشبیهات تازگی و ابتکار مشاهده میشود که 33/8 درصد از مجموع تشبیهات را شامل میشود. چنین تشبیهاتی، مؤید نوآوری و ابتکار اقبال در تشبیه سازی است. به چند مورد ازاین تشبیهات اشاره میشود: تشبیه هوس به لات و عزّای محکم از حق شو سوی خود گام زن لات وعزّای ِهوس را سرشکن(همان:46) تشبیه بتها به خاشاک آنکـه خـاشاکِ بـتـان از کعبه رُفـت مردِ کاسب را حبیبالله گفت(همان:46) تشبیه لطفِ غیر به برق خویش را از برقِ لطف ِغیر سوخت با پشیزی مایه ی غیرت فروخت(همان:47) تشبیه انکسار به رِدا گــاه او را رحـم و نرمی پـرده دار گـاه مـیپـوشـد ردای انکسار(همان:59) 12. وجه شبه دراسرارخودی اقبال لاهوری: وجه شبه «مبیّن سرشاری ازمحیط و وسعت تخیّل» است (پورنامداریان،1387: 42) در واقع، وجهشبه در تشبیه، ارتباط بین مشبه و مشبهٌبه است که شاعر با روح کنجکاو و نکتهیاب خود به تشبیهاتش میبخشد. جذّابیت تشبیه از طریق یافتن شباهتهایی است که شاعر در تقابل عناصرطبیعی، جانداران، اشیاء و عناصرانتزاعی و... کشف میکند.با تحلیل و واکاوی تشبیهات اقبال در مثنوی اسرار خودی و نیز آمارهایی که از این طریق بدست میآید،در مییابیم کهاز مجموع252 ترکیب تشبیهی، در 175 مورد از تشبیهات، رکن وجهشبه حضوردارد فقط در77 مورد از تشبیهاتش وجه شبه مشاهده نمیشود. یکی از دلایل ذکر وجه شبه، تازگی و نویی تشبیه است و شاعر به دلیل نو بودن مشبّهٌبه و دوری آن از مشبّه، مجبور به آوردن وجه شبه میشود. اقبال نیز با توجّه به اینکه معانی و مضامین بدیع و نو را در تشبیهات خود آورده، مجبور شده است برای اینکه یافتنِ وجه شبه برای خواننده دشوار به نظر نرسد، وجه شبه را ذکر کند. بدین دلیل دراسرارخودی درصد تشبیهاتی که در آن وجه شبه ذکر شده، زیاد است. «ازآنجاکه تشبیهات نو است، معمولاً مفصّل است، یعنی شاعر یا نویسنده وجه شبه را ـ که غالباً تخییلی است ـ ذکر میکند تا نگرش او ـ که دو امر تازه را به هم مربوط ساخته است ـ فهمیده شود» (شمیسا، 1386: 137) نکتة دیگر در بیان علّت اینکه اقبال تشبیهات زیادی را با وجه شبه بیان کرده است، امکان دارد چنین باشد که، معمولاً مشبّهٌبهْ صفات و خصوصیّاتی دارد که همه به یک میزان مشهور نیستند. وقتی نظر شاعر به خصوصیّت مشهور وجه شبه باشد، دیگر لزومی به آوردن آن نیست، ولی اگر مراد شاعر یکی از خصوصیّات دیگر باشد که چندان مشهور نیست و یا خصوصیّتی است که ذهن شاعر پیدا کرده، در این صورت ناچار است وجه شبه را ذکر کند. جداول ونمودارهای بسامدی انواع تشبیه دراسرارخودی اقبال جدول شماره 1- تقسیم تشبیه برحسب موّادوعناصربکاررفته:
جدول شماره 2، تقسیم تشبیه بر اساس حسی یا عقلی بودن طرفین:
جدول شماره 3، بسامد انواع تشبیه از لحاظ فشردگی و گستردگی ساختار:
جدول شماره 4، بسامد انواع تشبیه از لحاظ مفرد، مقید و مرکّب:
جدول شماره 5، انواع تشبیه بر اساس شکل:
نتیجه نتایج حاصل از این جستار را میتوان چنین برشمرد:1ـ از نظر موّاد و عناصر بکار رفته، عناصرطبیعی با 48.80 درصد، در رکن مشبهٌبه، و معنویات و مفاهیم مجرد، انتزاعی و ذهنی با 44.47 درصد، در رکن مشبه، از بیشترین بسامد آماری برخوردارند. بر این اساس، تجزیه و تحلیل ِعناصر و موّاد بکار رفته در تشبیهات اسرارخودی اقبال، معرّف ویژگی های خاص زبان و سبک تعلیمی وی در این اثر است.2ـ از جهت انواع تشبیه به اعتبار حسی یا عقلی بودن طرفین تشبیه، چهار نوع قابل تشخیص است که برحسب بسامدکاربرد عبارتنداز: معقول به محسوس، محسوس به محسوس، معقول به معقول، محسوس به معقول. از آنجا که قصد اقبال، تفهیم مفاهیم متعالی و انسانساز، به طیف عظیمی از مخاطبان بوده، لذا بیشترین توجه او به کاربرد تشبیه معقول به محسوس است.3ـ از جهت فشرده یا گسترده بودن ساختار تشبیه، اضافه ی تشبیه ی تشبیه فشرده و هر تشبیه ی غیر از این ساختار، تشبیه گسترده نام گرفت. در این دسته از تشبیهات اقبال، همیشه ادات محذوف است و به جهت حذف وجه شبه و ادات تشبیه از تشبیه گسترده، بلیغتر و جنبهی تأکید در آن افزونتر است. وجه شبه در تشبیهات اسرار خودی اقبال، قاعده ی ثابتی ندارد و گاه در تشبیهات فشرده هم وجهشبه ذکر میگردد. تشبیه گسترده، همان گونه که درجدول شماره ی(3) نشان داده شده است به سه گروه مرسل مفصل، مجمل و مؤکدتقسیم شده است.4- از جهت افراد و ترکیب طرفین تشبیه، همانگونه که در جدول شماره ی (4)نشان داده شده است، پرکاربردترین نوع تشبیه، تشبیه مفرد به مفرداست که65.47 درصد از تشبیهات را شامل شده است و میتوان گفت که تشبیهات مرکب از کمترین بسامدکاربرد برخوردارند. 5-در مورد شکل باید اذعان داشت، علیرغم اینکه نمونههایی ازتشبیهات تسویه، جمع، مفروق، مضمر و تفضیل در اسرارخودی اقبال دیده می شود؛ امّا اینگونه تشبیهات بسامدچندانی ندارند و اقبال کمتر به استفاده از چنین ساختارهایی توجه داشته است. 6-ازجهت وجهشبه نیز، از مجموع252 ترکیبِ تشبیهی، در175 مورد از تشبیهات، رکن وجهشبه حضور دارد فقط در77 مورد از تشبیهاتش وجه شبه مشاهده نمیشود. منابع 1ـ قرآن کریم. 2ـ آلن،گرهام، بینامتنیت، ترجمه ی پیام یزدانخواه، تهران: مرکز، 1380. 3ـ ابن الأثیر، ضیاءالدین، المثل السائر، ،مصر: مکتب النهضه، 1962م. 4- اقبال لاهوری، محمد، کلیات اقبال لاهوری، بامقدمه دکترعلی شریعتی و جاوید اقبال، تهران: الهام، 1390. 5ـ پورنامداریان، تقی، سفردرمه، تهران: نگاه، 1381. 6ـ ـــــــــــــــــ، رمزوداستان های رمزی،تهران:علمی وفرهنگی، 1375. 7- تاج الحلاوی، علی بن محمّد، دقایق الشعر، تصحیح سیدمحمدکاظم امام، تهران: دانشگاه تهران، 1383. 8ـ تفتازانی، سعدالدین، شرح المختصر، حواشی عبدالمتعال الصعیدی،مصر: المکتبه المحمودیه، 1356. 9ـ ثروتیان، بهروز، بیان درشعرپارسی، تهران: انتشارات برگ، 1369. 10ـ جرجانی، عبدالقاهر، اسرارالبلاغه، ترجمه ی جلیل تجلیل، تهران: دانشگاه تهران، 1361. 11ـ رجایی، محمّدخلیل، معالم البلاغه، انتشارات دانشگاه شیراز، 1372. 12ـ رادویانی، محمدبن عمر، ترجمان البلاغه، تحقیق ازاحمدآتش، تهران: اساطیر، 1362. 13ـ رازی، شمس الدین محمّد، المعجم، تصحیح سیروس شمیسا، تهران: فردوس، 1373. 14ـ زکی صبّاغ،محمدع، البلاغه الشعریه، بیروت: المکتبهالعصریه، 1998م. 15ـ زرین کوب، عبدالحسین، باکاروان اندیشه، تهران: امیرکبیر، 1377. 16ـ شمیسا، سیروس، بیان، تهران: فردوس، 1373. 17ـ شفیعی کدکنی، محمدرضا، صورخیال در شعرفارسی، تهران: آگاه، 1372. 18ـ ــــــــــــــــــــــــــ، موسیقی شعر، تهران: آگاه، 1368. 19ـ صفوی،کورش، از زبان شناسی به ادبیات، ج 1و2 نظم، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنراسلامی، 1380. 20ـ صفا،ذبیح الله، آیین سخن، تهران : فردوسی، 1363. 21ـ عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، معیارالبلاغه، ترجمه ی محمدجوادنصیری، تهران:دانشگاه تهران، 1372. 22ـ فاطمی، سیدحسین، تصویرگری درغزلیات شمس، تهران: امیرکبیر، 1364. 23ـ فاضلی، محمد، دراسه ونقدفی مسائل بلاغه هامه، مشهد: فردوس، 1376. 24ـ فخری اصفهانی، شمس الدین، معیارجمالی، تصحیح یحیی کاردگر، تهران: مرکزاسناد مجلس، 1389. 25ـ قدامه بن جعفر، ابی فرح، نقدالشعر، تحقیق عبدالمنعم خفاجی، بیروت، دارالکتب العلمیه، (بیتا). 26ـ قیروانی، ابن رشیق، العمده، مصر: مطبعه شارع المناخ، 1925م. 27ـ کروچه، بندتو، کلیات زیبایی شناسی، ترجمه ی فؤاد رحمانی، تهران: بنگاه ترجمه و نشرکتاب، 1344. 28ـ کزازی، جلاالدین، زیبایی شناسی سخن پارسی(1)بیان، تهران: نشرمرکز، 1375. 29ـ محبتی، مهدی، صدای رویش خیال، تهران: زهد، 1379. 30 ـ میرصادقی، میمنت، واژه نامه ی هنرشاعری، تهران: مهناز، 1373. 31ـ وطواط، رشیدالدین محمدبن محمد، حدائق السحر، تصحیح عباس اقبال، تهران: سنایی، 1362. 32ـ همایی، جلاالدین، معانی و بیان، تهران: مؤسسه نشرهما، 1373. 33ـ ـــــــــــــــ، فنون بلاغت وصناعات ادبی، تهران: اهورا، 1389. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع 1ـ قرآن کریم. 2ـ آلن،گرهام، بینامتنیت، ترجمه ی پیام یزدانخواه، تهران: مرکز، 1380. 3ـ ابن الأثیر، ضیاءالدین، المثل السائر، ،مصر: مکتب النهضه، 1962م. 4- اقبال لاهوری، محمد، کلیات اقبال لاهوری، بامقدمه دکترعلی شریعتی و جاوید اقبال، تهران: الهام، 1390. 5ـ پورنامداریان، تقی، سفردرمه، تهران: نگاه، 1381. 6ـ ـــــــــــــــــ، رمزوداستان های رمزی،تهران:علمی وفرهنگی، 1375. 7- تاج الحلاوی، علی بن محمّد، دقایق الشعر، تصحیح سیدمحمدکاظم امام، تهران: دانشگاه تهران، 1383. 8ـ تفتازانی، سعدالدین، شرح المختصر، حواشی عبدالمتعال الصعیدی،مصر: المکتبه المحمودیه، 1356. 9ـ ثروتیان، بهروز، بیان درشعرپارسی، تهران: انتشارات برگ، 1369. 10ـ جرجانی، عبدالقاهر، اسرارالبلاغه، ترجمه ی جلیل تجلیل، تهران: دانشگاه تهران، 1361. 11ـ رجایی، محمّدخلیل، معالم البلاغه، انتشارات دانشگاه شیراز، 1372. 12ـ رادویانی، محمدبن عمر، ترجمان البلاغه، تحقیق ازاحمدآتش، تهران: اساطیر، 1362. 13ـ رازی، شمس الدین محمّد، المعجم، تصحیح سیروس شمیسا، تهران: فردوس، 1373. 14ـ زکی صبّاغ،محمدع، البلاغه الشعریه، بیروت: المکتبهالعصریه، 1998م. 15ـ زرین کوب، عبدالحسین، باکاروان اندیشه، تهران: امیرکبیر، 1377. 16ـ شمیسا، سیروس، بیان، تهران: فردوس، 1373. 17ـ شفیعی کدکنی، محمدرضا، صورخیال در شعرفارسی، تهران: آگاه، 1372. 18ـ ــــــــــــــــــــــــــ، موسیقی شعر، تهران: آگاه، 1368. 19ـ صفوی،کورش، از زبان شناسی به ادبیات، ج 1و2 نظم، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنراسلامی، 1380. 20ـ صفا،ذبیح الله، آیین سخن، تهران : فردوسی، 1363. 21ـ عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، معیارالبلاغه، ترجمه ی محمدجوادنصیری، تهران:دانشگاه تهران، 1372. 22ـ فاطمی، سیدحسین، تصویرگری درغزلیات شمس، تهران: امیرکبیر، 1364. 23ـ فاضلی، محمد، دراسه ونقدفی مسائل بلاغه هامه، مشهد: فردوس، 1376. 24ـ فخری اصفهانی، شمس الدین، معیارجمالی، تصحیح یحیی کاردگر، تهران: مرکزاسناد مجلس، 1389. 25ـ قدامه بن جعفر، ابی فرح، نقدالشعر، تحقیق عبدالمنعم خفاجی، بیروت، دارالکتب العلمیه، (بیتا). 26ـ قیروانی، ابن رشیق، العمده، مصر: مطبعه شارع المناخ، 1925م. 27ـ کروچه، بندتو، کلیات زیبایی شناسی، ترجمه ی فؤاد رحمانی، تهران: بنگاه ترجمه و نشرکتاب، 1344. 28ـ کزازی، جلاالدین، زیبایی شناسی سخن پارسی(1)بیان، تهران: نشرمرکز، 1375. 29ـ محبتی، مهدی، صدای رویش خیال، تهران: زهد، 1379. 30 ـ میرصادقی، میمنت، واژه نامه ی هنرشاعری، تهران: مهناز، 1373. 31ـ وطواط، رشیدالدین محمدبن محمد، حدائق السحر، تصحیح عباس اقبال، تهران: سنایی، 1362. 32ـ همایی، جلاالدین، معانی و بیان، تهران: مؤسسه نشرهما، 1373. 33ـ ـــــــــــــــ، فنون بلاغت وصناعات ادبی، تهران: اهورا، 1389.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 9,942 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,510 |